بی شک فرایند استانی شدن انتخابات می توانست 
نقطه عطفی باشد در مسیر بالندگی و شکوفایی روند مردم سالاری دینی.
اما به علت مهیا نبودن زیر ساخت های این طرح ، اجرایی شدن آن با مشکلات و موانع متعددی مواجهه خواهد شد.

در این راستا استانی شدن انتخابات دارای محاسن کم و معایب متفاوت و متعددی هست که به صورت مختصر بیان می شود.

چالش ها
1- طرح های انتخاباتی که توسط نمایندگان در سال های آخر دوره نمایندگی شان به صورت شتابزده و بدون تحقیقات جامع و کار کارشناسی تصویب می شود دارای اشکالات عمده و به سود طیف خاصی منجر خواهد شد که مصداق آن درمجلس هشتم بوقوع پیوست.

الف _ دارا بودن مدرک کارشناسی ارشد برای کاندیدای رقیب ، و حذف طیف وسیعی از مدعیان جدی.
ب _ تصویب قانون کسب حداقل آرا از یک سوم به یک چهارم و ورود طیف وسیعی از نمایندگان با رای شکننده در بهارستان.

2- این طرح بزرگ و سرنوشت ساز جهت اجرا ،فاقد آماده بودن بسترهای سیاسی و اجتماعی و اجرایی لازم در جامعه هست.

3- طرح استانی شدن بر خلاف نظر عاملان و آمران آن چرخه عظیم پول های کثیف را در جامعه به حرکت در خواهد آورد.
4- ارتباط مردم با نمایندگان به حداقل و از همین روندی که هم هست ، کمتر می شود.
5- بعضی از حوزه ها فاقد نماینده می شوند و در این بازی نابرابر سرشان بی کلاه می ماند.
6- افراد نخبه که قدرت مالی کمتر و تریبون کوتاه تری دارند برای همیشه از این گردونه رقابت حذف خواهند شد.
7- نمایندگی مدام العمر می شود و این طرح آغاز یک دوره نخبه سالاری و پایان یه عمر نخبه پروری ست.
8- منازعات و مناقشات از سطح طایفه گری به سطح قوم گرایی ارتقا پیدا می کند.
یعنی اگر قبلا رقابت در شهرستانی بین دو یا چند طایفه بود. الان این صف آرایی بین اقوام بزرگ استان ها در حال رخ دادن هست.

9- نمایندگان چندان به مطالبات شهرستان ها پاسخگو نیستند.
و نسبت به خواسته های مردم حوزه کم اهمیت می شوند.
به خصوص اگر از آن شهرستان رای کمی آورده باشند.
چون به جای کمبود رای در حوزه خودشان، از شهرستان های دیگر جبران می کنند و تفکر مطالبه گری را ندارند.

10- توجه نمایندگان متوجه مرکز استان می شود و مناطق کمتر توسعه یافته حاشیه استان ها ، کمتر مورد توجه قرار می گیرندو بیشتر مورد غفلت قرار می گیرد.
11- قدرت تشخیص و تمییز مردم جهت انتخاب اصلح و اصلح ها ، در مدت کوتاه یک هفته انتخابات، کاری بس دشوار و سخت است.

12- فرایند برگزاری انتخابات ، شمارش آرا و نظارت بر آن پیچیده و سخت می شود.
13- این طرح باعث کاهش مشارکت حداکثری و برخلاف اصول قانون اساسی ست.
14- در کل فلسفه نمایندگی را کم رنگ جلوه می دهد.
15_ این طرح نه تنها کمکی به رفع مشکلات مردم و استان نمی کند بلکه یک گام به پیش و چند گام به پس است.

چشم اندازها

کاش نمایندگان کمکی به بسط و توسعه احزاب فراگیر و آماده کردن بستر کارکرد خانه احزاب و دامنه تشکل ها می کردند
کاش نمایندگان کمکی به تشکیل بیشتر تشکل ها ، سازمان های مردم نهاد و نهادهای فرهنگی مردم محور می کردند ..
کاش نمایندگان چاره ای برای مکانیزاسیون کردن فرایند رای گیری و شمارش ارا و نظارت بهتر بر انتخابات می کردند.

کاش نمایندگان حامی این طرح به جای طرح چنین طرح هایی ، دوره نمایندگی را محدود و از بی نهایت به حداکثر دو دوره 4 ساله تبدیل می کردند.
همانند 8 سال دوره ریاست جمهوری.
کاش نمایندگان مجلس راه هکاری برای مقابله با پول های کثیف و دلالان خداناباور که نتیجه انتخابات را تغییر می دهند ، می اندیشیدند.

اما نمایندگان طراح این طرح متاسفانه به جای حل مساله ، کمر همت به پاک کردن صورت مساله بستند.
در پایان
از مجلس محترم تشخیص مصلحت نظام انتظار می رود
که با توجه به منافع و مصالح 
نظام مقدس جمهوری اسلامی تا فراهم نشدن زمینه و بستر این طرح بزرگ ملی، همچون شورای نگهبان ، از این پیچ تاریخی سرنوشت ساز سربلند بیرون آید،