۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

سردار اسعد ، نامی که تهدید می شود اما تحدید نمی شود

بی شک علی قلی خان سردار اسعد بختیاری را باید آغازگر  جنبش مشروطیت و جمهوریت در خاورمیانه بزرگ دانست .

جنبشی که امروزه در  آسیا و خاورمیانه به نام دموکراسی ، مشروعیت بخش تداوم دولت ها و حکومت های آزدای خواه ست ، همه و همه مدیون و مرهون زحمات مردی است که امروز مجسمه او هم در خانه  و موطن خویش مورد بی حرمتی و بی مهری ست .

به گواه تاریخ، سردار اسعد بختیاری برای اینکه ایران را خانه خوبان کند رنج پیمودن سه قاره جهان را به جان و دل خرید و با انسجام ایل بختیاری ، اقوام خوزستان ، چهارمحال بختیاری و ایلات ایران ، جنبش مشروطه را بنا نهاد.

مرد مجاهدی  که تمام عمر خود را در راه مجاهدت و آزادی این سرزمین گام برداشت تا برای آیندگان  نشان به نشان ، نشانه کند که برای آزادی این آب و خاک و برای  آزادی ملت ایران ، راحتی زندگی  را گذاشت و گذشت ، تا گذشت  زمان هیچ خللی در دوست داشتن او نسبت به مام آب و خاک  به جای نگذارد .

مردی که نه تاریخ و جغرافیا ، نه زمان و مکان، نه جاهلان و  جاعلان و نه تابش خورشید و  وزش باد کاخ آزادی خواهی و مهین دوستی او  را دستخوش فرسایش فراموشی نخواهد کرد.

مفاخر ملی و محلی هر ملتی نشانگر روح اقتدار و اعتبار آن ملت اند.

نام مردان حماسه آفرین و تاریخ سازی همچون سردار اسعد هرگز به ضرورت زمان تن به محدودیت مکان نخواهد داد.

گرچه این اتفاق نامیمون در منطقه جونقان بوقوع پیوست،اما هزاران بختیاری عاشق سردار  را در سراسر دنیا  نگران کرد. .‍‌‌و خیل هواداران او را وادار به واکنش در مقابل این کنش مغرضانه کرد.

این امر نشان از این واقعیت تاریخی دارد که ملت ها زنده اند و از مفاخر خود هواداری خواهند کرد.

گرچه این اقدام را نباید مختص دو یا چند نفر نادان و عوام دانست بلکه باید یک تفکر تقابلی و  قالبی خطرناک دانست که امنیت ملی ما را ،اتحاد  و انسجام  کشور ما را با چالشی جدی مواجه خواهد کرد.. 

همه ما باید هوشیار و بیدار باشیم که در این موقعیت زمانی

بیش از هر زمان دیگری  نیارمند به وحدت و یکدلی هستیم.

ضمن حفظ خونسردی و با تکیه بر خرد و عقلانیت  و رعایت مر  قانون  این چالش بوجود آمده را می توان با شهامت و درایت  به یک فرصت دائمی تبدیل کرد.

شوراها و شهرداری ها ، میراث فرهنگی  ، سازمان های مردم نهاد و ...  با نام گذاری اماکن ، خیابان ها و فلکه به نام پدر مشروطیت و نصب تندیس او برای همیشه این سردار ملی را  همانند شهید علیمردان خان  از  انزوای تنگ تاریخی در بیاوریم .

و مصداق سریال سرزمین کهن

"عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" .

و تاریخ را به قرینه ی واقعیتش تفسیر کنیم سپس قضاوت را به آیندگان بسپاریم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خدادادی

استقلال خوزستان، افتخاری دیگر

افتخار آفرینی فرزندان خوزستان موجی از شور و شادی را  برای استان همیشه سرافراز خوزستان  به ارمغان آورد.

همان جوانان  بی ادعا و بی آلایشی که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.

همان جوانانی ساده و صادقی که با کمترین امکانات ،  بیشترین افتخارات  را آفریدند.


تاریخ پر افتخار خوزستان سرشار از  رشادت جوانانی است که در تمام عرصه های تاریخی ، جوانانی تاریخ ساز  بودند.


در عرصه هایی همچون دفاع مقدس سرداران  بزرگی همچون بهنام محمدی الگوی جوانان است و اینک در میدان های ورزشی باز همین جوانان هستند که نام خوزستان را بر اوج قله افتخار بالا بردند.

این پیروزی بزرگ را به مردم شریف خوزستان ،جامعه ورزشی ، بازیکنان ، کادر فنی ، مربیان و مسئولین باشگاه استقلال خوزستان تبریک عرض می کنم.

موفقیت جوانان باشگاه استقلال نقطه ی عطفی ست  که در عرصه های مدیریت ، برنامه ریزی و تصمیم گیری توانمندی جوانان خوزستان   مورد فراموشی و بی مهری قرار نگیرد.

مالک خدادادی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدادادی

معلم یک واژه نیست، یک مفهوم است

معلم یک واژه نیست، یک اصطلاح و  لغت نیست.

معلمی یه مفهوم است، مفهومی که ریشه و خاستگاه آن از فهم می آید.

رسالت همه ی پیامبران، معلمان و مصلحان بشری آگاهی بخشی به جامعه بشری بوده تا شاید به یمن فضیلت فهم و آگاهی، جامعه به رفاه و آرمان اتوپیایی برسد و از این رهگذر بشریت به سرمنزل مقصود رهنون شود.

آگاهی بخشی همان وظیفه خطیری ست که ایجاد فهماندن می کند.

تولید فکر ، فهم و دانش، آرزوی دیرینه همه ی معلمان، مربیان، منادیان، پیامبران و پیام آوران روشنایی و نور،  در طول تونل تاریک تاریخ  بوده است.

پیامبران همان مربیان بزرگی بودند

که برای مبارزه با جهل و خرافات قبام کردند .

سلاح و صلاح آنان در این مبارزه نابرابر ایجاد فهم و دانایی بود .

روشنگری، فهماندن و فرایندفکر  غایت کار هر  مربی و معلمی هست.

ارسطو در جایی در توصیف خداوند بیان کرده است "خداوند فکر فکر است" .

ارسطو چه زیبا توصیف می کند خالق را . همان توصیفی که معلم به ضرورت کار خویش در صدد آموزش آن است. " فکر کردن "

و بی جهت نیست که ارسطو را معلم اول می نامند، نام زیبا و با مسمایی که برازنده ارسطو بود.

هر چند که در گذر کهن روزگار سقراط را هم نباید فراموش کرد.

کسی که مدام از  درد فهماندن رنج می برد و ترجیع بند سخنانش این بود که می گفت "من خرمگس فکری جوانان شهر آتن هستم" . و رسالتش را بیداری فکری جوانان آتن می دانست که افکارشان تدخیر شده بودند. و سرانجام این معلم مکتب ارسطو در راه بیداری افکار جمود شده جوانان جامعه و جهد جهالت به اعدام محکوم شد.

تولید فکر و دانش مرغوب ترین کالای جهان مدرن و  پست مدرن امروزی ست که کیفیت آن بستگی به عنصر فهم جامعه دارد.

دنیای سیاست نیز شبیه بازار تجارت جهانی است .

هر کسی کالای با کیفیت تر و مناسب تری تولید کند که همگام با تغییرات جهانی و هماهنگ با نیازهای مردم باشد سود بیشتری خواهد برد و موفق تر است.

هر چه عرضه ی بازار سیاست ، مردم پسندتر باشد تقاضا نیز بیشتر خواهد شد.

بنابراین هرکس چشمم را به روی تغییرات دنیای پیرامونی بست و در مقابل تحولات منفعل گشت با چالش های عدیده ای مواجهه خواهد شد.

و بازارش کساد خواهدشد و روزی باید کرکره دکان سیاستش را پایین بکشد. و درب مغازه بنویسد تعطیل است.

اما پیامبران خود را نه یک قدیس بلکه یک معلم می دانستند.

مصلحان تاریخ همچون سقراط، ارسطو  فارابی، ابوعلی سینا و سهروردی  نیز خود را یک مربی و آگاه گر می نامیدند.

اجتماع ، زمانی به یک جامعه پیشرفته و پیشرو تبدیل خواهد شد

که قداست و منزلت معلم معلوم  و محفوظ باشد.

و معلم دغدغه ای جز روشنگری و آگاهی بخشی نداشته باشد.

"  من معلم هستم.

درد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن  همگی مال من است ".

و این درد را به هزار درمان ندهم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدادادی